به گزارش قدس آنلاین،به نقل از روابط عمومی سازمان بسیج علمی و پژوهشی فناوری استان خراسان شمالی، هادی محمدزاده مسئول بسیج علمی و پژوهشی خراسان شمالی از مهاجرت نخبه "مانه و سملقانی" به آلمان در پناه اختراع "موتور خود شارژ شونده" گفت و این را نمونهای در راستای عدم شناسایی استعدادهای استان و کشور بیان کرد.
در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی بر آن شدیم تا فارغ از گزارشهای مرسوم به سراغ مسئولین هستههای علمی که بدون هیچ چشم داشت و ادعایی در سنگرهای علمی فراتر از توان و امکانات خود مشغول به ثبت کارهای بزرگی هستند برویم.
این جوانان که سرمایههای بینظیری برای موتور پیشران و توسعه کشور هستند با درک صحیح از شرایط پیچیده کنونی و در سایه رهنمودهای رهبری، چند سالی است به کار شناسایی و حمایت جوانان نخبه و بااستعداد استان برآمدهاند که صحبت از مهاجرتهای نخبگان استان برای ما هم عجیب بود و هم ناراحتکننده. در ادامه مصاحبه با هادی محمدزاده، مسئول سازمان بسیج علمی و پژوهشی و فناوری خراسان شمالی آمده است.
خراسان شمالی کجای جدول استعدادهای علمی کشور است؟
جزء ۱۰ استان برتر کشور هستیم. علیرغم این ظرفیت اقدام جدی در فعلیت رسیدن این استعدادهای بالقوه صورت نگرفته است.
دلایل آن چیست؟
دلایل مختلفی میتوان ذکر کرد اما، مهمترین آن ضعف زیرساختها در استان است.
آیا دانشگاههای استان بهعنوان قطب تولید علم و پرورش نخبگان نقش خود را به خوبی آیا میکنند؟
یکی از نقدهای ما به دانشگاهها، عدم انجام رسالت واقعی است. متولیان و سیاستگذاران علمی دانشگاهها باید قبول کنند که دانشگاه وظایف خود را محقق نکرده است. دانشگاه باید به پیشرفت دانش کمک کنند. مرزهای دانش را درنوردد. برای مشکلات و معضلات کشور نسخه درمان تجویز کنند؛ اما دانشگاههای ما این گونهاند؟!
به نظر شما متون علمی ارائهشده به دانشجویان کاربردی است؟
جالب است که پاسخ این سؤال را بنده از زبان تعداد دانشجو میدهم؛ اغلب آنها با گفتن عبارت «هیچ» پاسخ قابلتأملی دادند. نگاه حاکم بر دانشگاههای کشور صرفاً آموزشی است.
پس در آستانه چهل سالگی نقاط مثبت زیادی در نظام آموزشی کشور یافت نمیشود؟
علیرغم این انتقادها نقاط مثبتی نیز وجود دارد. در این چهل سال تلاشهای فراوانی برای تولید علم شده است. نمودهای بیرونی آن تعداد دانشگاهها و دانشجویان در کشور است. طبق بررسیهای ما در بسیاری از شاخصها به لحاظ کمی رشد قابل قبولی داشتیم.
پیشرفت صرفاً کمی بوده یا در حوزه کیفی هم پیشرفتهایی داشتیم؟
ممکن است در حوزه کیفی نقدهایی وجود داشته باشد، اما باید گفت: با توجه به استعدادهایی که داریم توقع پیشرفت بیشتری میرفت. یکی از دلایل رشد ناکافی را بنده دشمنیهای زیاد با انقلاب میدانم.
آماری از میزان رشد علمی کشور دارید؟
ما در رشد علمی یازده برابر میانگین جهانی در حال حرکت هستیم. در رشد علمی کشور پانزدهم جهان هستیم. اما این افق نگاه ما نیست؛ رسیدن به جایگاه مرجعیت علمی جهان جز اهداف ما است.
آیا بسیج نقشی در کشف، معرفی و پرورش استعدادهای علمی جوانان دارد؟
هدف از شکلگیری بسیج علمی در سال ۸۸ همین عوامل بود. بسیج علمی باهدف توجه به استعدادهای شناسایی نشده و ظرفیتهای جوان علمی مغفول مانده، شکل گرفت. یکی از مأموریتهای بسیج علمی شناسایی استعدادها است. کاری که اکنون بر عهده سازمانهای مختلف در کشور بوده اما در بسیاری از موارد از آن غفلت میکنند.
همانگونه که گفتید دستگاههای متولی شناسایی و جذب نخبگان در کشور وجود دارد، تفاوت شما با آنها چیست؟
ما منتظر نمیمانیم که یک جوان نخبه و بااستعداد به ما مراجعه کند، لذا این فرایند شکل گرفت و با دانشگاهها ارتباط برقرار کردیم و این افراد را وارد صحنه کردیم. معتقدیم علاوه بر استعدادیابی باید زمینه بروز استعداد را نیز فراهم کنیم. با برنامههای متعدد سعی داریم این استعدادها را به عرصه ظهور برسانیم؛ در این راستا به اهداف خود نزدیک شدهایم، اما هنوز کارهای زیادی داریم.
با توجه به زیرساختها و بستر تقریباً ضعیف به ظهور و بروز رسیدن استعدادها در استان و کشور آیا میتوان جلوی فرار نخبگان را گرفت؟
این موضوع دغدغه جدیای است. باید بررسی کرد، چرا جوانان پس از مدتی به خروج از کشور فکر میکنند. این موضوع علل مختلفی دارد. همانطور که اشاره کردید بخشی به زیرساختها برمیگردد. بخشی به فرهنگسازی عمومی در محیطهای آموزشی برمیگردد. مهمتر از همه سبک زندگی است. ما در این موارد متناسب با نیازهای کشور نتوانستهایم رشد کنیم. ما باید زمینههای بازگشت به وطن در جوانان را پس از فراگیری علوم مختلف ایجاد کنیم. باید امکاناتی فراهم کرد تا آمال جوانان خروج از کشور نباشد.
نقش محیطهای آموزشی را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه بسیاری از دانشگاهها در کاشتن این بذر در وجود دانشجویان که تنها راه موفقیت خروج از کشور است مهندسیشده رفتار میکنند. حتی مواردی وجود دارد که عدهای عامدانه برای خروج جوانان نخبه با کمک برخی استارت آپها این مقدمه را فراهم میکند.
با توجه به اینکه چند بار واژه زیرساخت را عنوان کردید، منظور شما از زیرساختها چیست؟
دانشآموز و دانشجو دوست دارد وقتی تحصیل میکند، همزمان بهصورت عملی نیز علمش را بهکار بگیرد. این مهم نیاز به تجهیزات و امکاناتی دارد. از سوی دیگر وقتی فردی در رشتهای تحصیل میکند تمایل دارد که در همان رشته مشغول بهکار و فعالیت شود که این اتفاق در بسیاری از موارد رقم نمیخورد.
به نظر میرسد جایگاه استان ما در این مسئله بالا باشد.
بله ما جز استانهای پیشرو هستیم. در حال حاضر بیشترین شغل را در حوزه کشاورزی داریم، اما کمتر فارغالتحصیلان کشاورزی در این حوزه بهکارگیری میشوند. این همان نقصی است که داریم. ازنظر فرهنگی هم دانشجو یاد نگرفته است، دوباره وارد کار تخصصی خود شود. اکنون دانشجویی که فارغالتحصیل میشود این باور را دارد که فاقد علم و تخصص خاصی برای ورود به بازار کار را دارد. اخیراً در مباحث آموزشی مهارت محوری در نظر گرفتهشده است که امیدواریم در این فضا ایدهها بیشتر رشد کنند.
چه زمینههایی را برای کاهش خروج نخبگان باید ایجاد کنیم.
متناسب بااستعدادها زمینهها نیز متفاوت است. بهعنوانمثال برای حوزه صنعت میتوان مراکز رشد را برای حمایت از ایده پردازان تقویت کرد؛ همچنین باید مراکز کارگاهی و امکانات صنعتی نیز گسترش یابد. این موارد در استان قابل فراهم کردن است. فرد اکنون محیطی میخواهد که علمش را عملیاتی کند.
مثال عینی میتوانید بازگو کنید؟
بله فردی از اهالی مانه و سملقان موتور خود شارژ شونده ساخت. آن را به کشور آلمان ارائه داد و از کشور خارج شد. اخیراً هم خانوادهاش را از کشور خارج کرد. بوروکراسی پر پیچوخم اداری این فرصت را از ما گرفت که به او ثابت کنیم که طرحش را به ثمر میرسانیم. پروسههایی که یک ایده به ثمر برسد اکنون زمانبر است، هرچند که بسیج این روند را تسهیل کرده است.
یکی آسیبهای ما جزیرهای کار کردن است. برای انجام کار منسجم و تیمی آیا بسیج علمی پیشقدم شده است؟
ما قرارگاه جهاد علمی را به همین دیدگاه بنا کردیم، تا تمام مراکز علمی کنار هم باشند. فعالیت کنند. تا درصورتیکه اتفاقی افتاد حاصل یک همفکری جمعی باشد. در بخشهای مختلف امکاناتی داریم، که اگر متحد باشند میتوان کارهای بزرگی را رقم زد، علیرغم کمبود امکانات. ما تمام مراکز علمی را دعوت کردیم. قصد داشتیم با همفکری تمام امکانات را یکپارچه کنیم، تا زمینه بروز استعدادها بیشتر شود. اما متأسفانه مورد استقبال قرار نگرفت. به نظر میرسد نگاههای سیاسی در آن دخیل بود. اما بااینحال بیکار نمینشینیم و ظرفیتها را شناسایی میکنیم.
با کدامیک از مراکز علمی استان تعامل داشتید؟
بهعنوانمثال با دانشگاه آزاد، چون متوجه شدیم تجهیزات زیادی دارند که از آنها استفاده نمیشود.
آیا این تفاهمنامهها عملیاتی میشوند یا صرفاً بر روی کاغذ آورده میشوند؟
کاملاً عملیاتی میشوند. بهمحض انعقاد تفاهمنامه با دانشگاه آزاد "مرکز رشد" را به داخل دانشگاه منتقل کردیم. تصمیم بر آن بود، افرادی که قصد انجام فعالیت دارند از این امکانات استفاده کنند. همچنین در بخش مشاورهای دانشگاه میتواند کمک زیادی به استعدادها نماید. ما آغاز این موضوع را با دانشگاه آزاد انجام داده ایم و با پارک علم و فناوری نیز ارتباطات خوبی برقرار کردهایم.
مسیری برای جلوگیری از خروج نخبگان طراحی کردهایم؟
چنین موضوعی را من ندیدهام. فکر نمیکنم مسیری تعیینشده باشد. باید گفت از این موضوع غفلت شده است. تا زمانی که کارها انفرادی باشد و پیوستگی در کار نباشد کسی به فکر جلوگیری از این معضل نیست. اکنون روند خروج از کشور آسان است. خانوادهها نیز تمام همت خود را بهکار میگیرند تا فرزندشان را از کشور خارج کنند. در استان مشاوری به ما میگفت که خانواده به ما عددهای بالایی پیشنهاد میدهند تا زمینهای را برای راهیابی فرزندشان به دانشگاههای مطرح کشور ایجاد کنیم تا زمینه خروج از کشور برای فرزندشان آسانتر شود.
دستاوردهای خود را تا اینجا چگونه ارزیابی میکنید؟
بسیج ظرفیتهای محدودی دارد. عدهای میگویند بسیج باید گامهای بزرگی بردارد. اما این گامها متناسب با ظرفیتها نیست. بااینحال اقدامات بزرگی انجام دادهایم، باوجود تمام این محدودیتها دستاوردهای خوبی داشتیم.
فارغ از شعارزدگی آیا تفکر بسیج خروجی عینی در علوم مختلف دارد؟
بله در مباحثی مانند انرژی هستهای، نظامی، مباحث دانشبنیان، موضوعات پزشکی و... خروجی تزریق نگاه ارزشی است. تحولی که صورت گرفته مرهون نگاه بسیجیوار است. از طرفی نگاه وابسته و غربگرا موانعی به وجود آورده که اگر این موانع نبودند، اکنون شرایط بهتری داشتیم. بااینوجود همه اذعان دارند در سطح بینالملل جایگاه خوبی داریم، اما به آن قانع نیستیم.
در طول گفتگو مثالی از مراجعه جوانان نخبه استان زدید، که البته با خروج ایشان از کشور کام ما تلخ شد آیا مثالی دارید که حمایت شما منجر به خروجی کارشده باشد؟
بله مثال در این زمینه زیاد است اما چند ماه گذشته جوانی که فوقلیسانس ماشینآلات کشاورزی داشت از عدم همکاری سایر مراکز متولی حمایت از ایدهها شدیداً گلایهمند بود. در مراجعه به بنده گفت که آنها حمایتی نکردند و فکر نمیکنم شما هم بتوانید حمایت کنید. بااینحال نزد شما آمدم.
گلایه آن جوان چه بود؟ آیا اختراع و طرحی داشت؟
یک دستگاه خشککن میوه تحت خلاء تولید کرده بود. چون اجرایی نمیشد میخواست آن را رها کند. خوشبختانه همان سال مأموریت بسیج سازندگی تقویت مشاغل خانگی بود. ما با همافزایی حمایت بسیج سازندگی را جلب کردیم. اولین دستگاه ساخته شد. اکنون این دستگاه در کل کشور به فروش میرسد. همچنین بر طبق گفتههای خودش به ۹۰ درصد استانهای کشور محصول خود را ارسال کرده و علاوه بر آن به کشورهای دیگر هم صادرات داشته. اینیک نمونه از دستاوردهای ما بود. ما دست رد بر سینه هیچ جوان خلاق و مبتکری نمیزنیم.
مثال دیگری میتوانید اشارهکنید؟
شرکت دانشبنیان آراد لیان" یکی از محصولات پاییندستی کارخانه آلومینا را تولید میکند. ابتدای شروع کار برای اندک اعتباراتی کار آنها زمینمانده بود. ما هر کاری که توانستیم برای پیشبرد اهداف آنها انجام دادیم. گویا الآن حدود دو میلیارد تومان از طریق یکی از بانکهای عامل وام در اختیار این شرکت قرار بگیرد. این محصول وارداتی بود. اکنون در استان تولید میشود. نمایشگاهی که آن را نمایش گذاشتیم، استانهای دیگر هم اعلام نیاز کردند. مدیرعامل این شرکت میگفت: قصد اشتغالزایی داریم. اگر این کارخانه به شکل رسمی راهاندازی شود حدود ۵۰ نفر بهصورت مستقیم شاغل میشوند.
آیا پایگاههای علمی فقط در مرکز استان فعال هستند؟
شهرستانها را نیز درگیر کارکردهایم. کار را گسترش دادهایم. قصد ما هم این است، امکانات را متناسب با بازار خود آن شهر رشد دهیم. سازمان علمی ما در شیروان هستههای علمی خوبی دارد. همچنین فرد نخبهای بر سر آن هسته قرار دارد. خوشبختانه روحیه انقلابی در این افراد به خوبی دیده میشود. ما ظرفیتها را معرفی کردیم. اکنون در این تیمها از دانشآموز تا استاد واردشدهاند. در همین مرکز علمی هشت طرح در حال اجراست. یکی از این طرحها بهعنوان طرح هایتک در کشور انتخابشده است. این طرح به رفع سرطان از طریق امواج کمک میکند. این طرح اکنون از طریق خود وزارت بهداشت در حال پیگیری است.
انتهای پیام/
نظر شما